نویسنده :مهران حسینی راد
این فیلم نامه کپی برداری مجاز نمی باشد و پیگرد قانونی دارد به غیر از این که به من تماس بگیرید
و برای فروش هم اول اجازه بگیرید و بعد تا قیمت و طریق دادن پول را به شما بدهم
بسم الله الرحمن الرحیم
این فیلم نامه برا اساس زیر است :
مرد خوشبخت :مهران
زن خوشبخت:گلی
دوست زن خوشبخت : نازنین
دوست مرد خوشبخت :محمد
صاحب مغازه :استاد حیدر
شروع فیلم نامه :
راز دل مهران به دوستش که یک شب از خانه می زند بیرون :
محمد من دوستتم مبادا این راز و داستان را به کسی بگویی من از این جا شروع می کنم
من نمی دانم یک دختر را دیدم وقتی می خواستم برم فلش بخرم همیشه جلو چشم است من نمی دانم چی کارش کنم همش این دختره تو زهنم است من نمی دانم چرا که این دختر تو دلم این قدر جا کرده است من تعجب کردم که اسم دختر دایی هم را یادم می رود ولی این را یادم نمی رود محمد می گوید :ایشالا مبارک بدو یالا مبارک بدو
مهران می گوید :خجالت نکشی خب بچه من باید چه کنم رفیق من که دوستت دارم من باید چی کار کنم رفیق من که این قدر دوسش دارم حتی خونه شان هم بلد نیستم ولی هر روز که می روم مدرسه می بینمش یک روز بیا در مدرسه من وایسا تا با هم تعقیبش بکنیم ببینیم کجا می رود میایی یا نه پایه ای یا نه خب باشه پس حالا میایی در مدرسه ام یا نه
میگه باشه میام به شرطی که با من بیایی من هم برم پیش عشقم که اندازه یک دنیا دوستش دارم
